طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی
یکی از عمده ترین و مهم ترین اختلافات زوجین، رابطه جنسی، نداشتن رابطه جنسی و رابطه جنسی نامتعارف است. و طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی هم یکی از مهمترین موضوعات در دعاوی حقوقی است که گاهی شرم، حیا و غرور باعث می شود که زوجین یا یکی از ایشان دلیل اصلی تمایل به طلاق را مطرح نکند و دست آویز دلایل دیگر شود. اما در دل ماجرا، نداشتن رابطه جنسی متعارف و مطلوب باعث بروز جدایی و از بین رفتن صمیمیت بین آنها می شود. مشخص است که سلامت اجتماع و فرد اقتضا دارد که نیاز های جنسی در بستر خانواده و از طریق مشروع بر طرف شود. وقتی این موضوع اساسی دچار اختلال و نابسامانی می شود پیامدهای ناگواری در پی خواهد داشت.
این موضوع کاملا به اثبات رسیده است که رابطه زناشویی مطلوب زوجین از عوامل مهم استحکام روابط زوجین است. ارضا غریزه توام با عشق و محبت بسیاری از درگیری ها، دلخوری ها و قهر ها را از بین می برد.
طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی
اقلیت های مذهبی شناخته شده در قانون اساسی بر اساس مذهب و دین خود در ازدواج و طلاق رفتار می کنند. دادگاه ها نیز مکلفند حق اختلاف را بر طبق احوال شخصیه انجام داده و صدور حکم کنند. طلاق در اسلام از حقوق مرد به شمار می رود و این موضوع در قانون و رویه قضایی هم منعکس شده است. پس میشود گفت که دادخواست طلاق از مرد نیاز به دلیل موجه هم ندارد و مرد می تواند با پرداخت حقوق مالی همسرش طلاق (گواهی عدم امکان سازش) از دادگاه خانواده تقاضا کند. برخی خانم ها سوال می کنند که مدت طولانی است با همسرشان رابطه ی جنسی ندارند و از این موضوع در رنج و عذاب هستند، آیا می توانند برای طلاق اقدام کنند یا خیر؟هر گاه شوهر از نزدیکی جنسی با زن خود امتناع نماید در اینصورت زن می تواند طبق ماده 1130 قانون مدنی دادخواست طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی بدهد
دادگاه هم بعد از رسیدگی و شنیدن دفاعیات شوهر و حاضر نشدن وی به انجام وظیفه زناشویی یاد شده، چنانچه برای دادگاه ثابت شود مرد در آینده نیز حاضر به انجام این تکلیف نیست و ادامه وضعیت موجود بقاء و تداوم زناشویی را دچار اختلال می کند، حکم طلاق زن را صادر خواهد کرد. بنابراین وقتی دادگاه حکم طلاق خواهد داد که برایش محرز شود که مرد نمیخواهد یا قادر نیست این خواسته و حق زن را بجا بیاورد و اجبار وی به این امر نیز ممکن نباشد. اگر مرد به علت زندانی بودن نتواند با همسرش رابطه خاص زناشویی داشته باشد مشمول این موضوع نخواهد بود.
خوب با این توضیح ، اینکه مرد یا وکیل او در دادگاه ثابت کند که طلاق به دلیل مشکلات زناشویی زوجین است یا اینکه اثبات نکند در اصل طلاق در دادگاه فرقی نمیکند. اما ذکر چند نکته مهم است که عبارتند از:
- چنانچه زوج درخواست طلاق به دلیل عدم تمکین زوجه کند و حداقل یک بار رابطه زناشویی کامل بر قرار شده باشد اولا زن مستحق تمام مهریه خواهد بود. ثانیا عدم تمکین او ارتباطی به مهریه دیگر نخواهد داشت ثالثا و آنچه مهم است این که در صورت عدم تمکین زوجه، شرط تنصیف دارایی و نفقه به او تعلق نخواهد گرفت.
- چنانچه مرد درخواست طلاق به دلیل عدم تمکین خاص و عام زوجه کند و زوجه دوشیزه باشد و رابطه جنسی از هر نوعی برقرار نشده باشد مهریه زوجه نصف خواهد شد.
- اگر زوج درخواست فسخ نکاح به دلیل عیوب جنسی زن مندرج در قانون و شرط بنایی زوجین از دادگاه داشته باشد و این امر اثبات شود در صورت عدم نزدیکی، مهریه زوجه دیگر پرداخت نخواهد شد و در صورت نزدیکی و در فرض اثبات فسخ نکاح، زن مستحق مهر المثل خواهد بود.
در طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی تعدادی فرضیه متصور است:
- – رابطه جنسی غیر متعارف: رابطه جنسی غیر متعارف در فرض اثبات عسر و حرج زوجه از دلایل طلاق میباشد. مثل اینکه میل جنسی مرد زیاد و غیر عادی باشد طوری که در طول روز چندین بار تمایل به داشتن رابطه جنسی دارد و در طول شب هم گاها زوجه را از خواب بیدار می کند، در اینصورت زوجه چنانچه ادامه وضعیت را غیر قابل تحمل بداند می تواند از دادگاه تقاضای طلاق بنماید.
- مرد از روی عمد رابطه جنسی بر قرار نمی کند: جدا از دلیل و منشا آن که می تواند قهر، دلخوری و امثالهم باشد اگر این موضوع مدت زمان طولانی در در عرف به طول بکشد و نداشتن رابطه جنسی صرفا منتسب به زوج باشد، مانند اینکه زوج بهداشت فردی خود را از حیث استحمام رعایت نکند زوجه به دلیل عسر و حرج اختیار دارد که دادخواست طلاق به علت عسر و حرج از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی تقدیم دادگاه خانواده کند.
- طلاق به دلیل رابطه جنسی مقعدی: فارغ از مباحث پزشکی مرتبط با این موضوع و مشکلات شرعی آن، اگر زوجه بتواند در دادگاه ثابت کند که در این خصوص در عسر و حرج است و تمایل به آن ندارد از موجبات طلاق به دلیل عسر و حرج در فرض اثبات خواهد بود. در اکثر موارد دادگاه زوجه را به جهت معاینه به پزشکی قانونی معرفی می کند.
- مرد توانایی نعوظ دارد اما سرد مزاج است: غریزه و میل جنسی در افراد متفاوت است. بعضی به دلیل بیماری جسمی، روحی و یا دلایل ارثی بسیار به تعبیر عامیانه سرد مزاج می باشند. در این صورت اگر زوجه بتواند به دادگاه ثابت کند که این وضع زندگی برای او مشقت بار و غیر قابل تحمل است می تواند از دادگاه تقاضای طلاق به دلیل عسر و حرج کند. به هر حال داشتن رابطه جنسی متعارف و کافی حق هر شخص است.
- مرد زود انزال است و درمان نمی کند: زود انزالی زوج هم برای مرد و هم برای زن ناخوشایند است. بسیاری از موارد هم با مراجعه به پزشک متخصص مربوطه این مشکل قابل درمان است. اما اگر زوج به دنبال درمان نرود و یا درمان موثر واقع نشود و از طرفی زن بر این عقیده باشد و بتواند اثبات نماید که در عسر و حرج است، می تواند دادخواست طلاق به دلیل نداشتن رابطه زناشویی تقدیم دادگاه خانواده کند.
- اگر مردی عنن باشد یعنی توانایی نعوظ نداشته باشد: از موارد فسخ نکاح است و زوجه می تواند از دادگاه تقاضای فسخ نکاح کند. این توانایی نعوظ نداشتن فقط منحصر به زمان وقوع عقد نیست و حتی اگر بعد از عقد هم برای مردی حاصل شود و در دادگاه ثابت شود، زوجه می تواند درخواست فسخ نکاح کند.
- خِصاء (اختگی): همان اختگی است. اختگی زمانی برای زن حق فسخ ایجاد می کند که اولا قبل از ازدواج ایجاد شده اما زن به آن آگاه نبوده باشد، دوما مانع از ایفای وظایف زناشویی باشد. البته نظر مشهور فقهی این است که خصاء برای زن حق فسخ ایجاد می کند، چه مانع از نزدیکی باشد و چه نباشد.
- مقطوع بودن آلت تناسلی: مقطوع بودن آلت تناسلی باید به اندازه ای باشد که مرد قدرت انجام عمل زناشویی را نداشته باشد. البته برخی اساتید عقیده دارند زن زمانی می تواند به این علت ازدواج را فسخ کند که این عیب قبل از ازدواج ایجاد شده و زن از وجود آن آگاه نباشد.
فسخ نکاح توسط مرد به دلیل مسائل جنسی چگونه ممکن است؟
پیشتر در مورد عیوب مرد توضیح دادیم که برای زن حق فسخ ازدواج را ایجاد می کند.در برخی از موارد زوج با دادن حق وکالت در طلاق به زوجه ، در تسریع فرآیند طلاق با زوجه همکاری کرده لذا طلاق زوجه با داشتن حق وکالت در طلاق که زوج در دفتر اسناد رسمی به زوجه می دهد، از نوع طلاق توافقی می باشد. در این قسمت در مورد عیوبی از مرد توضیح می دهیم که به مسائل جنسی مربوط می شود و برای مرد حق فسخ ایجاد می کند:
- قَرَن: قرن استخوان زائدی است که وجود آن در آلت تناسلی زن، مانع دخول و نزدیکی می شود.
- افضاء: افضاء به معنای یکی شدن مجرای ادرار و واژن است. برخی یکی شدن واژن و مقعد را هم افضاء در نظر می گیرند
آیا اگر عیب رفع شود، حق فسخ ازدواج را برای زن و مرد از بین می برد؟
در دوران کنونی برای برخی از عیوبی که مرد یا زن حق فسخ می دهد، راه درمان وجود دارد. حال آیا با درمان عیب حق فسخ از بین می رود؟ شرایطی را تصور کنید که زن دچار قَرَن است و با جراحی استخوان زائد را بر میدارد. یا مرد مشکل عنن دارد که با مصرف دارو آن را بهبود می دهد. در این شرایط باید در نظر بگیریم که چون منشاء ضرر برای طرف مقابل از بین رفته و مصلحت خانواده هم اقتضاء می کند از انحلال ازدواج جلوگیری شود، پس با از بین رفتن عیب، حق فسخ طرف مقابل از بین می رود.
نکته مهمی که در رابطه با فسخ نکاح ناشی از علوم مذکور باید مد نظر قرار گیرد این است که استفاده از خیارات فسخ فوری است به عبارتی زوجه پس از اطلاع از مشکلات مخصوص می بایست در مدت کوتاهی که عرف آن را تعیین میکند اقدامات قضایی را آغاز کند در غیر این صورت این گونه برداشت میشود که زوجه با علم و آگاهی از این حق خود صرف نظر کرده است.
کلام آخر
بیشتر روانشناسان و مشاوران خانواده توصیه میکنند که برای جلوگیری از طلاق به دلیل عدم رابطه زناشویی، بهتر است زن و شوهر بدون خجالت، مشکلات و مسائل روابطشان را با یکدیگر مطرح کنند و اگر احساس کردند که مشکل آنها جدی است با هدف بهتر شدن زندگی مشترکشان به یک مشاور متخصص در این زمینه مراجعه کنند.