نقش وکیل ملکی در اثبات حیله و تقلب در اعاده دادرسی
یکی از مواردی که از جهات اعاده دادرسی محسوب می‌شود، به شرح ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی، اثبات حیله و تقلب است:
ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی:
نسبت به احکامی که قطعیت یافته ممکن است به جهات ذیل درخواست اعاده دادرسی شود:
- موضوع حکم مورد ادعای خواهان نبوده باشد.
- حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد.
- وجود تضاد در مفاد یک حکم که ناشی از استناد به اصول یا به مواد متضاد باشد.
- حکم صادره با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و اصحاب آن، که قبلاً توسط همان دادگاه صادر شده است، متضاد باشد بدون آن‌که سبب قانونی موجب این مغایرت باشد.
- طرف مقابل درخواست‌کننده اعاده دادرسی، حیله و تقلبی به‌کار برده که در حکم دادگاه مؤثر بوده است.
- حکم دادگاه مستند به اسنادی بوده که پس از صدور حکم جعلی بودن آن‌ها ثابت شده باشد.
- پس از صدور حکم، اسناد و مدارکی به دست آید که دلیل حقانیت درخواست‌کننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و مدارک یادشده در جریان دادرسی مکتوم بوده و در اختیار متقاضی نبوده است.
در مورد این دو کلمه حیله و تقلب بحث‌های فراوانی شده است، اما باید گفت حیله و تقلب در واقع آن دلایل واهی است که شخص با استفاده از آن توانسته است به حکم دست یابد. در این حالت، شخصی که حق وی تضییع شده است، می‌بایست ابتدا حیله و تقلب را اثبات کند و سپس نسبت به درخواست اعاده دادرسی اقدام نماید. این مهم را می‌توان از ماده ۴۲۹ قانون آیین دادرسی مدنی فهمید؛ چراکه این ماده می‌گوید:
ماده ۴۲۹:
در صورتی که جهت اعاده دادرسی، جعلی بودن اسناد یا حیله و تقلب طرف مقابل باشد، ابتدای مهلت اعاده دادرسی، تاریخ ابلاغ حکم نهایی مربوط به اثبات جعل یا حیله و تقلب می‌باشد.
زمان اقدام برای اعاده دادرسی به جهت اثبات حیله و تقلب:
ماده ۴۲۷:
مهلت درخواست اعاده دادرسی برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه به شرح زیر می‌باشد:
۱. نسبت به آرای حضوری قطعی، از تاریخ ابلاغ.
۲. نسبت به آرای غیابی، از تاریخ انقضای مهلت واخواهی و درخواست تجدیدنظر.
تبصره:در مواردی که درخواست‌کننده اعاده دادرسی عذر موجهی داشته باشد، طبق ماده (۳۰۶) این قانون عمل می‌شود.
پس از موارد بالا می‌فهمیم که ابتدا باید حیله و تقلب در دادگاه دیگری ثابت شود و بعد نسبت به درخواست اعاده دادرسی اقدام نمود. اینکه فکر کنیم در ضمن دادخواست اعاده دادرسی می‌توان به موارد مدنظر در خصوص حیله و تقلب اشاره کرد و با آن مجوز اعاده دادرسی را گرفت، به نظر اشتباه است.
با توجه به پیچیدگی این دعاوی، بهره‌گیری از یک وکیل ملکی با تجربه، می‌تواند نقش کلیدی در احقاق حق افراد ایفا کند.
مقصود از حیله و تقلب در این ماده چیست؟
به نظر می‌رسد با توجه به نص ماده، جعلی بودن سند یا اسناد ابرازی امری جدای از حیله و تقلب است. اما شاید بتوان با یک مثال ساده معنی حیله و تقلب را منتقل کرد.
فرض کنید شخصی به‌عنوان خریدار یک قطعه زمین کشاورزی با مالک آن زمین قراردادی منعقد کرده است. در این حالت، خریدار به‌عنوان خواهان دعوایی تحت عنوان الزام به انتقال سند رسمی در مورد زمین کشاورزی مرغوب‌تر که به واقع آن هم برای مالک زمین است، طرح می‌کند و در نهایت، حکم به محکومیت فروشنده به انتقال سند رسمی صادر می‌شود.
فروشنده متوجه این موضوع نمی‌شود یا در هنگام اجرای قرار کارشناسی یا معاینه محل حضور نمی‌یابد. در نتیجه، حکم به نفع خریدار و به جهت حیله و تقلبی که وی انجام داده است، صادر می‌شود. اما ناگهان فروشنده درمی‌یابد که چه اتفاقی افتاده است.
در این حالت، فروشنده می‌تواند اقدامی قانونی در این راستا انجام دهد. هر زمان که فروشنده این حیله و تقلب را ثابت کرد، می‌تواند ۲۰ روز بعد از آن درخواست اعاده دادرسی را طرح نماید. البته این فقط یک مثال ساده بود که ما معنی اثبات حیله و تقلب را درک کنیم و می‌توان در این مورد ده‌ها مثال دیگر بیان کرد.
نقش وکیل ملکی در دعاوی مرتبط با حیله و تقلب
در دعاوی ملکی که موضوع آن حیله و تقلب است، مراجعه به یک وکیل ملکی در کرج می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد. بسیاری از افراد ممکن است در معاملات ملکی، قربانی فریبکاری، جعل اسناد یا ارائه اطلاعات نادرست از سوی طرف مقابل شوند.
در چنین مواردی، وکیل ملکی با تسلط بر قوانین و مقررات مرتبط می‌تواند مسیر اثبات تقلب و درخواست اعاده دادرسی را هموار کند. همچنین، وکیل می‌تواند با بررسی دقیق مستندات، امکان طرح ادعای جدید را ارزیابی کرده و از تضییع حقوق موکل خود جلوگیری نماید.
به‌عنوان مثال، تصور کنید فردی با جعل مبایعه‌نامه، خود را مالک یک ملک معرفی کرده و موفق به اخذ رأی قطعی انتقال سند شده است. در چنین شرایطی، فردی که ملک از وی سلب شده است، باید با کمک وکیل ملکی، ابتدا جعل یا تقلب را در یک دادگاه دیگر به اثبات برساند و سپس با ارائه مدارک جدید، درخواست اعاده دادرسی کند.
همچنین، در بسیاری از موارد، اشخاص بدون اطلاع از فرآیندهای قانونی و حقوقی، اقدام به طرح دعوا می‌کنند که این موضوع ممکن است باعث از بین رفتن شانس آن‌ها در احقاق حق شود. وکیل ملکی متخصص با شناخت قوانین آیین دادرسی مدنی و حقوقی مربوط به معاملات ملکی، می‌تواند از همان ابتدا استراتژی درستی برای دفاع از حقوق موکل خود تدوین نماید.
انواع اعاده دادرسی:
ماده ۴۳۲:
اعاده دادرسی بر دو قسم است:
الف – اصلی: که عبارت است از این که متقاضی اعاده دادرسی به طور مستقل آن را درخواست نماید.
ب – طاری: که عبارت است از این که در اثنای یک دادرسی، حکمی به‌عنوان دلیل ارائه شود و کسی که حکم یادشده علیه او ابراز گردیده نسبت به آن درخواست اعاده دادرسی نماید.
مرجع تقدیم اعاده دادرسی
ماده ۴۳۳:
دادخواست اعاده دادرسی اصلی به دادگاهی تقدیم می‌شود که صادرکننده همان حکم بوده است و درخواست اعاده دادرسی طاری به دادگاهی تقدیم می‌گردد که حکم در آنجا به‌عنوان دلیل ابراز شده است.
تبصره: پس از درخواست اعاده دادرسی طاری باید دادخواست لازم ظرف سه روز به دفتر دادگاه تقدیم گردد.
ماده ۴۳۵:
در دادخواست اعاده دادرسی، مراتب زیر درج می‌گردد:
۱. نام و نام خانوادگی و محل اقامت و سایر مشخصات درخواست‌کننده و طرف او.
۲. حکمی که مورد درخواست اعاده دادرسی است.
۳. مشخصات دادگاه صادرکننده حکم.
۴. جهتی که موجب درخواست اعاده دادرسی شده است.
در صورتی که درخواست اعاده دادرسی را وکیل تقدیم نماید، باید مشخصات او در دادخواست ذکر و وکالت‌نامه نیز پیوست دادخواست گردد.
ماده ۴۳۶:
در اعاده دادرسی، به جز آنچه که در دادخواست اعاده دادرسی ذکر شده است، جهت دیگری مورد رسیدگی قرار نمی‌گیرد.
امیر صادقی زاده وکیل پایه یک دادگستری و دانش آموخته دکترای حقوق و متخصص در امور ملکی و البته مدرس دانشگاه می باشد جهت مشاوره میتوانید به سایت کرج وکیل مراجعه داشته باشید.
