انواع روش های تفسیر قانون و کاربرد آن
بدیهی است که از دید افراد، بعضی از قوانین حقوقی و کیفری، مبهم می باشند. همچنین علاوه بر مفهوم، در بعضی موارد حدود قوانین نیز، معلوم نیست. لذا برای فهم منظور و رفع ابهام باید آن قانون را تفسیر نمود. در حالت کلی مفسر، کسی است که در مورد کشف معنا و مفهوم عبارتی اقدام میکند. در قانون حقوقی و کیفری نیز، برای آنکه مواد از حالت اجمال و ابهام و تعارض خارج شوند، دادرسان در مقام احقاق حق اقدام به تفسیر آنها مینماید. وکلا با استفاده از این تفاسیر، بهترین استفاده را از قوانین حقوقی و کیفری می نمایند.
روش های مختلف تفسیر قانون
برای بررسی انواع روش های تفسیر قانون، ابتدا به مفهوم کلی تفسیر در قانون حقوقی و کیفری اشاره می کنیم. منظور از تفسیر، استنباط حکم قانون است. به دلیل تعدد و تفاوت در وقایع و امور حقوقی مردم در جامعه، بایستی از ابزار تفسیر استفاده شود. تا از این طریق بتوان قانون را بر موارد مختلف و شرایط متفاوت افراد، منطبق نمود. البته این نکته حائز اهمیت است که منظور در این جا، تفسیر از طریق قانونگذار می باشد. به این دلیل که قانونگذار از هر مرجع دیگری به مقصود از وضع قانون آگاهی بیشتری دارد. پس تفسیر قانونگذار، از سایر انواع تفسیر اعتبار بیشتری دارد. تفسیر را به اعتبار روش آن و یا به اعتبار مفسر، به انواع مختلفی تقسیم می کنیم. این انواع از قرار زیر است:
- به اعتبار مقام مفسر: 1-تفسیر قانونی از جمله تفسیر قانون اساسی و تفسیر قوانین مجلس،2-تفسیر قضایی، 3-تفسیرشخصی
- به اعتبار چگونگی تفسیر: 1-تفسیر مضیق ار جمله تفاسیر محدود، ادبی و منطقی، 2-تفسیر منطقی از جمله توضیحی و غایی، 3-تفسیر موسع
اگر روش های تفسیر قانون از دو صورت بالا به شما معرفی نشود، به مهمترین آن اشاره می گردد که عبارت اند از:
- تاریخی
- شخصی
- قضایی
- قانونی
- ادبی
- منطقی
- مضیق
- موسع و نظایر آن
توجه کنید که هر یک از انواع بالا، توسط افراد مختلف صورت میگیرند. چهار مورد از مهمترین انواع روش های تفسیر قانون، شامل موارد زیر می باشند:
روش تفسیر منطقی قانون
تفسیر منطقی، یکی از مهمترین روش های تفسیر قانون است. در این تفسیر، باید بر اساس نیت قانونگذار، منظور و هدف او قوانین را تفسیر کرد. در تفسیر منطقی باید هدف و مقصود قانونگذار را کشف کرد. به همین دلیل به ظاهر الفاظ و عبارات تا اندازهای که مفهوم را تغییر نمیدهد، نباید توجهی کرد.
تفسیر مضیق
در این تفسیر در انواع روش های تفسیر قانون، دادرس باید به موجب مدلول یک قانون در چهارچوب مفهوم آن موضوع را تفسیر نماید. وی در تفسیر خود باید از سرایت آن به مواردی که قانونگذار سکوت می کند یا احتمال دارد شامل آن شود، خود داری کند. از طرفی در این نوع از انواع تفسیر قانون قاضی نمیتواند تشدید مجازات را به موارد دیگر از مصادیق آن جرم که در مواد قانونی آمده، تسری دهد.
تفسیر موسع
در امور حقوقی به ویژه موارد شکلی قانون آیین دادرسی مدنی و آیین دادرسی کیفری با استفاده از این نوع از انواع روش های تفسیر قانون، عمل می کنیم. زیرا این موضوع به نظم عمومی جامعه بر میگردد و حتما باید قاضی راهی برای اجرای آن پیدا کند. این مورد نوعی از تفسیر قضایی است که به موجب آن مدلول یک قانون، از قلمرو خود تجاوز می کند و بر خلاف تفسیر مضیق، به موارد سکوت هم سرایت داده میشود. بنابراین قضات در این گونه موارد از مدلول سایر مواد قانونی و یا وحدت ملاک آن استفاده می کنند. سپس با تسریع آن به سایر مصادیق، اقدام به حل مشکل می نمایند.
تفسیر ادبی و تفسیر لفظی
یکی دیگر از انواع مهم روش های تفسیر قانون، تفسیر ادبی و تفسیر لفظی است. در تفسیر ادبی یا لفظی فرض بر این است که قانونگذار به هنگام وضع قانون بر همه مسائل واقف می باشد. در نتیجه به عبارات و کلمات مورد استفاده به هنگام ضرورت، باید در همان چهارچوب معنای کلمات توجه کرد.
به عنوان مثال ماده ۶۴۰ قانون مجازات اسلامی تعزیرات اذعان می دارد: [جزای نقدی اصلاحی ۱۳۹۹/۱۱/۰۸]- اشخاص ذیل به حبس از سه ماه تا یک سال و جزای نقدی از ۲۵/۰۰۰/۰۰۰ ریال تا ۱۰۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال و تا (۷۴) ضربه شلاق یا به یک یا دو مجازات مذکور محکوم خواهند شد:
- هر کس نوشته یا طرح، گراور، نقاشی، تصاویر، مطبوعات، اعلانات، علایم، فیلم، نوار سینما و یا به طور کلی هر چیز که عفت و اخلاق عمومی را جریحه دار نماید برای تجارت یا توزیع به نمایش و معرض انظار عمومی گذارد یا بسازد یا برای تجارت و توزیع نگاه دارد.
- هر کس اشیاء مذکور را به منظور اهداف فوق شخصا یا به وسیله دیگری وارد یا صادر کند و یا به نحوی از انحاء متصدی یا واسطه تجارت و یا هر قسم معامله دیگر شود یا از کرایه دادن آن ها تحصیل مال نماید.
- هر کس اشیاء فوق را به نحوی از انحاء منتشر نماید یا آنها را به معرض انظار عمومی بگذارد.
- هر کس برای تشویق به معامله اشیاء مذکور در فوق و یا ترویج آن اشیاء به نحوی از انحاء اعلان و یا فاعل یکی از اعمال ممنوعه فوق و یا محل بدست آوردن آن را معرفی نماید.
کاربرد روش های مختلف تفسیر قانون
تفسیر به اعتبار روش آن یا به اعتبار مقام تفسیر کننده به انواع مختلف طبقه بندی شد. اما آیا می دانید کاربرد هر یک از این روش ها چیست؟
1. کاربرد تفسیر ادبی و تفسیر لفظی
حال برای استفاده از تفسیر لفظی و ادبی در انواع روش های تفسیر قانون، باید بگوییم که این ماده می گوید هر کسی برای تشویق به معامله اشیای مذکور در فوق … آن را معرفی نماید، چنانچه شخصی یکی از اشیای تعیینی در صدر ماده « نوشته، طرح، نقاشی، فیلم و…» را به کار ببرد، طبق تفسیر ادبی یا تحت لفظی نمیتوان فرد را تحت تعقیب قرار داد. چون قانونگذار لفظ اشیا را به عنوان وسیله ارتکاب جرم بیان نمود.
2. کاربرد تفسیر موسع
برای درک بهتر این نوع از انواع روش های تفسیر قانون به دو مثال زیر که کاربرد آن را بیان می کند، اشاره می کنیم:
- ماده ۲۲۴ قانون مدنی: در این ماده قانونی، الفاظ عقود را بر معانی عرفی آن تفسیر می کنیم. در نتیجه اگر در قراردادی که هیچ یک از حقوق تعیینی در قانون مدنی، صادق نباشد لفظی به کار رود که عرفا معنای دیگری داشته باشد، بر اساس تفسیر موسع ماده مذکور شامل قراردادها نیز میشود.
- مقررات مربوط به کارشناسی در قانون آیین دادرسی مدنی مفصلتر از قانون آیین دادرسی کیفری پیشبینی شده اند. بر فرض اینکه قاضی کیفری در صدد رسیدگی به جعل سند است، در جایی که قانون ساکت است به مقررات دیگر از جمله قانون آیین دادرسی مدنی مراجعه میکند. اما این موضوع را خاطر نشان می کنیم که در موضوع کیفری که جنبه ماهوی دارد نباید از تفسیر موسع و ضرر متهم استفاده کرد.
کلام آخر
برخی از قوانین حاکم بر کشور عزیز ما ایران، مبهم هستند و مفهوم یا حدود آن ها مشخص نیست از این رو برای درک منظور و رفع ابهام باید قوانین مبهم را تفسیر کرد. روش های تفسیر قانون مختلفی وجود دارند. تفسیر قانون ارزش حقوقی ندارد مگر آن که قانون متابعت از آن را لازم بداند و این امر در مواردی اتفاق می افتد که تفسیر به وسیله مقامات رسمی انجام گیرد.
ممنون بابت اطلاعات خوبتون