چگونه طلاق عاطفی بگیریم؟
همانطور که در مقالات پیشین توضیح دادیم، طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است. می دانیم که طلاق معمولاً وقتی اتفاق می افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می رود. از طرفی میان زوجین ناسازگاری و تنش نیز وجود دارد. اما در این بین آمار طلاق، شامل افرادی که از یکدیگر جدا زندگی می کنند، اما به طور قانونی طلاق نگرفته اند، نمی شود. بدیهی است که عوامل متعددی موجب می شود که بین زن و مرد در زندگی زناشویی اختلاف و مشکل به وجود آید و متأسفانه در نهایت منجر به طلاق شود. لازم است بدانید که گاهی به دلیل برخی موارد مثل وجود فرزند، زوجین تصمیم می گیرند که طلاق عاطفی بگیرند. ما در این مقاله به بررسی این نوع از طلاق می پردازیم.
در شرایطی که زن و مرد از لحاظ روحی و روانی، علاقهای به ادامه زندگی مشترک شان ندارند، پس از یک دوره طولانی، دعوا و جر و بحث، از وضعیت دشمنی و تنفر می گذرند وارد موقعیت بیتفاوتی می شوند. در حقیقت بیتفاوتی زوجین آخرین مرحله روابط احساسی بین زن و مرد است. به عیارتی می توان گفت که زوجین باهم زندگی می کنند ولی فقط جسم آنان باهم است. آن ها در این شرایط هیچ تعلق روحی و روانی نسبت به هم ندارند. در همین زمان که طلاق عاطفی نام دارد، بیشتر انحرافات اخلاقی و آسیبهای اجتماعی، روحی و روانی پیش می آید. با ما در ادامه این مقاله همراه باشید.
طلاق عاطفی
طلاق عاطفی چه زمانی اتفاق می افتد، در پاسخ باید بگوییم که وقتی زن و شوهر، از ما به من تبدیل می شوند، طلاق عاطفی رخ می دهد. البته در ازدواج نباید یکی در دیگری هضم یا حذف شود و قطعاً استقلال من افراد باید حفظ شود. اما دو طرف می توانند با حفظ استقلال و من خود، ما شوند. به عبارتی باید بگوییم که ازدواج موفق قرار گرفتن دو من در کنار یکدیگر است.
این نوع از طلاق شاید به طور قانونی و ریمس جایی ثبت نگردد ولی دیگر رابطه بین زوجین، رابطه زناشویی نیست. چون فقط ظاهراً زن و شوهر هستند. ولی با یکدیگر حرفی نمی زنند. حتی رابطه جنسی هم برقرار نمی کنند. این روند مدت ها ادامه پیدا می کند و انگار که زن و شوهر مانند دو هم خانه در کنار یکدیگر هستند. پس به عنوان نتیجه گیری، به عدم ارتباط زناشویی اعم از حرف زدن و رابطه فیزیکی و جنسی طلاق عاطفی می گویند. ولی مجدداً تأکید می کنیم که این طلاق به هیچ وجه، وجهه قانونی ندارد و هیچ محکمه ای این نوع ادعا و دعوی را از هیچ یک از زوجین، نمی پذیرد.
جهت مطالعه در باب انواع دیگر طلاق کلیک نمایید: طلاق غیابی
عوامل طلاق عاطفی
شایان ذکر است که هر عاملی ممکن است سبب طلاق عاطفی شود. ولی بارز ترین آن ها طبق بررسی ها مواردی از قرار زیر هستند:
- عدم توانایی در ارتباط با همسر
- عدم رعایت خلق و خو و اخلاقیات طرف مقابل
- درک نکردن احساسات همسر خود
- وجود برخی روابط نامشروع
- شک کردن های بی جا و بی مورد
- عدم تعادل روانی
- عدم وجود شناخت کافی قبل از ازدواج
مراحل طلاق عاطفی
چند مرحله در طلاق عاطفی وجود دارد. طی این مراحل برای زوجین ممکن است چند سالی طول بکشد. این مراحل به شرح زیر است:
- اول: این که زوجین در پی اختلاف، حرف طلاق و جدایی را پیش میک شند. این اولین جرقه برای طلاق عاطفی است. چون باعث می شود تا زوجین از نظر فکری و جسمی از هم فاصله بگیرند و این روند به تدریج جدی تر شود.
- دوم:در مرحله دوم زوجین یکدیگر را مقصر تمام اختلاف می دانند و سرزنش می کنند.در این مرحله افسردگی و غم به سراغشان می آید و روابطشان با دیگر افراد هم ممکن است بهم بخورد.
- سوم: در مرحله سوم زوجین کم کم از مسیولیت های زندگی سر باز می زنند. باید بدانید که درست در همین مرحله آسیب های وارده به فرزندان واقع می گردد.
- چهارم: مرحله چهارم احساس تنهایی و سردرگمی است که زوجین سوالات زیادی ذهنشان را مشغول به خود می کند. مانند این که: تنهایی زندگی کردن چطور است؟! اگر اقدام به طلاق قانونی کنم خانواده ام حمایتم می کنند یا خیر؟
- پنجم: در مرحله پنجم احساس تنهایی و بی کسی گریبان گیرشان می شود. میتوانند بدون همسر ادامه زندگی را طی کنند.
- ششم: مرحله ششم کمی امیدوار کننده است. چون زوجین یک بار دیگر گمان می کنند که می شود به زندگی بازگشت و ادامه داد. که این مرحله باعث می شود که سراغ طلاق قانونی نروند.
در طی این مراحل به این نکته توجه نمایید که در پایان اگر مرحله آخر کارساز نباشد، زوجین ناچار هستند که قانوناً طلاق بگیرند. تا بتوانند با ازدواج مجدد با فرد دیگر زندگی مدنظرشان را بگذرانند.
نتایج و تبعات طلاق عاطفی
این نوع از طلاق، نتایج و تبعات مخصوص به خود را دارد. طلاق عاطفی باعث می شود میزان اعتماد افراد به یکدیگر کم شود. باعث می شود تا افراد نسبت به یکدیگر دچار سوءتفاهم شوند. در نتیجه افراد خانواده مدام دچار اشتباه شوند و به دلیل نداشتن تکیهگاه جدی در زندگی احساس یاس و سرخوردگی کنند. که این خود باعث می شود به انواع بیماری های روانی و روحی دچار شوند.
باید بگوییم شاید در ابتدا طلاق عاطفی برای زوجیم آسان به نظر برسد، اما غافل این که هر یک برای پر کردن خلاء های عاطفی خود، فرد دیگری را جایگزین می کنند. در نتیجه در این نوع از طلاق، زوجین هیچ گونه حس، نشاط و درک متقابلی ندارد و در واقع به اجبار زیر یک سقف زندگی می کنند. یا به عبارتی زندگی را می گذرانند.
زوج درمانی برای طلاق عاطفی
به عنوان سخن پایانی در این بخش، به بحث مهم زوج درمانی در این نوع از طلاق می پردازیم. از همراهی شما سپاسگزاریم. یکی از راهکارهایی که میتواند تأثیر زیادی در شفاف سازی، کاهش سوء تفاهم ها و باز کردن گرهها در روابط زوجین داشته باشد، زوج درمانی است.
زوج درمانی رویکردی است که در آن جلسات درمانی مشترک میان زن و شوهر برای تغییر در روابط آنان در جهت مطلوب برگزار می شود. علی رغم این تاثیر به سزا در طلاق عاطفی، از مهم ترین مواردی که اغلب مورد غفلت واقع می شود حضور زوجین در کنار هم در هنگام مشاوره است. روانشناسان تاکید دارند این موضوع هم در هنگام ازدواج و برای تصمیم گیری و انتخاب شریک زندگی اهمیت دارد. هم بعد از ازدواج برای تحکیم روابط و رفع مشکلات رفتاری و تعاملی زوجین. نکته مهم این است که زوجین بپذیرند که مشکلاتی که با هم دارند مشکل رفتار فردی نیست بلکه مشکل میان فردی است. در نتیجه برای رفع آن بکوشند تا به نقطه ای نرسند که طلاق عاطفی را به طلاق قانونی ترجیح دهند.